پروژه مصاحبه: پولس
چیزی از "بازپرس مخفی" دشمنان عیسی بود. به همین ترتیب ، او داستان رستاخیز عیسی را
اختراع کرد. با انجام این
کار ، او نگرانی عیسی مسیح را از اخلاق والا در
روابط زن و مرد به سبک ادیان مشترک تبدیل کرد.
تجربه دمشق ترفند پولس بود. چرا و چقدر هوشمندانه باید خاطرهای از تعهد عیسی واقعی پاک شود که پس از "روش مصلوب شدن وحشیانه" عملی نشد. این واقعیت است که رستاخیز عیسی اختراع از پل "تازه وارد" (به او تماس بگیرید) است که دیگر در میان متکلمان راز نیست ، و نه آن را هر راز است که او بنیانگذار واقعی مسیحیت است و این مسیحیت او ایجاد کرده است چیزی یا تقریبا هیچ ربطی به با عیسی واقعی است. سوال ، با این حال ، همیشه باز باقی مانده است ، چرا پل اختراع چنین رستاخیز و چنین ایمان جدید است. من فکر می کنم که من در سراسر بسیار قابل قبول و به خوبی تاسیس اتصالات در اینجا آمده است ، که همچنین به طرز وحشیانه ای مرگ شکنجه عیسی مسیح را توضیح دهد. و به من: من Dipl.-Theol. و به مدت 30 سال معلم یک مدرسه حرفه ای بود. من به مدت 15 سال بازنشسته شده است ، اما من همچنان به کار بر روی یک راه حل به مشکل از آنچه جهان بینی که عیسی می خواست باید باشد. حداقل بسیار روشن است که او با یک دین ، اما با یک راه زندگی نگران نیست. و من فکر می کنم که اگر ما به یک نگرش اخلاقی معنی دار به زندگی بازگشت نیست ، به عنوان عیسی واقعی می خواستم ، پس ما را اجرا خطر است که اروپا در نهایت بعد از همه اسلام تبدیل خواهد شد. من فکر می کنم من هم منابع بسیار خوبی دارند. من به نتیجه گیری من آمد ، به خصوص از طریق "Thh Mythmaker" از انگلیسی-یهودی Talmudologist Hyam Maccoby در پل و از طریق تحقیق و پژوهش از یک مسیحی Indologist دانمارکی Lindtner به موازات عهد جدید با متون بودایی که تا روشن است که عهد جدید است که به وضوح یک سرقت ادبی از این متون (نگاه کنید به www.jesusisbuddha.com). و نیز وجود دارد "یک مرد از مردم", یعنی یک کشاورز از محله من در یک روستای در نزدیکی کلن, که به من نوک تعیین کننده: آن را در مورد داستان را از عهد جدید (یوحنا 8), چگونه عیسی مسیح را نجات می دهد گناهکار از سنگسار, که تمام متکلمان سردستی عبور. او قادر بود به وضوح شناسایی این روایت (به لطف اطلاعات خود را از یکی از مستاجران خود را از نیمه جهان محیط) به عنوان یک تاریخ جنایی از یک ناگفته و من فکر می کنم او درست است در اینجا--و به همین دلیل نگرانی از عیسی باید کاملا متفاوت از معمول درک شود. بیشتر در مورد این در "جرم عیسی". توجه داشته باشید به Maccoby: او دریافتند که attiپارو خونین در قوزک پا وجود دارد, خانه پل. پل این فرقه ها به عیسی منتقل ، اما در حال حاضر بدون خونریزی. . و در اینجا پیش نویس مصاحبه آمده است: مصاحبه گر (INT): شما می گویید که اعتقاد به رستاخیز عیسی با تجربه پولس دمشق آغاز شد. همه ما از این تجربه شنیده ایم. بنابراین پولس در ابتدا مخالف پیروان عیسی بود (آنها فقط هنگامی که پولس آنها را از دیدگاه خود در مورد عیسی متقاعد کرد) "مسیحیان" نامیده می شدند و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می داد - گویا از طرف کاهنان اعظم اورشلیم. در راه دمشق به پیروان عیسی در آنجا برای دستگیری و آوردن آنها به اورشلیم ، عیسی قیام شده به نظر او ظاهر شد - و به همین ترتیب پولس به این عیسی مسیح برخاست. و اکنون می گویید که رفتار خصمانه پولس نسبت به پیروان عیسی همیشه یکسان بوده و فقط تاکتیک های پولس تغییر کرده است. بنابراین این تجربه دمشق نه واقعاً اتفاق افتاده بود و نه توهم ، بلکه فقط یک ترفند یعنی اختراع پولس برای ورود به پیروان عیسی بود و در اینجا هیچ اتفاقی نیفتاده است. پس پول دروغگو و فریبکار است؟ چرا این پول باید چیزی شبیه به این اختراع کند؟ Preuschoff (PR): برای پاک کردن خاطره تعهد واقعی عیسی. INT: بنابراین اگر شما 2000 سال پیش و به ویژه پولس را به دروغگویی و تقلب متهم می کنید ، این چند ضخیم نیست؟ (شماره 2) (2) روابط عمومی: من فکر می کنم ساده لوحانه و حتی احمقانه است که باور کنیم یک شیوه اثرگذار که موفق می شود منتقدان خود یا دادستان های عمومی را از طریق قتل قضایی از جهان بیرون کند ، ساده و آرام است. جانشینانی هستند که هنگام زنده بودن سخنان وی را شنیدند و همچنان به این کار ادامه می دهند. به هر عصبی می توان به آنها اعتماد کرد تا این اتفاق نیفتد - و به خصوص باهوش زیر یک پوشش مذهبی. مخالفان عیسی ، به اصطلاح ، نماینده خود را به پیروان عیسی معرفی کردند تا تعهد عیسی را از درون حذف کنند. و کاهنس خوب بود. INT: منظور شما این است که نه فقط یهودا ، که احتمالاً عامل طرف مقابل بود ، بلکه پولس نیز ، به اصطلاح ، به عنوان "بازپرس مخفی" با پیروان عیسی معرفی شد؟ روابط عمومی: یهودا عیسی را شخصاً می شناخت و با او دوست بود و خیانت او را شکست و خود را کشت. اما پولس عیسی را شخصاً نمی شناخت و همه چیز را سرد می کرد. و احتمالاً او نه تنها وظیفه آزار و اذیت پیروان عیسی را به او داده بود ، بلکه از بین بردن عقاید آنها نیز بود. وی سپس به ایده مش "محققان پنهان" رسید. ما نمی دانیم ، اما چیزی باید در این جهت پیش رفته باشد. INT: اما چه چیزی در مورد تعهد عیسی مسیحی بد بود که او از این راه خارج شود و عقاید او نیز باید از بین برود؟ این بدی نبود که عیسی می خواست. وقتی به معجزاتی که ظاهراً او انجام داده است فکر می کنیم ، و سپس موعظه هایی که مردم به خدا ایمان دارند و خوب و امیدوار به زندگی پس از مرگ هستند ، ممکن است بعضی چیزها بسیار پوچ به نظر برسد ، اما چنین است این چیزی انقلابی نبود که نه تنها او را به خاطر آن کشته بلکه می خواست حافظه او را پاک کند. روابط عمومی: و پاول نه تنها "تحقیق" کرد ، بلکه او نیز توانست همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد و تغییر دهد! ببینید آنچه می گویید ، همه اینها نتیجه تأثیر این پولس است. او کار خود را به طور کامل انجام داد ، یعنی پاک کردن یادبود تعهد واقعی عیسی. بهترین راه برای پاک کردن این مسئله ، پوشاندن خاطره تعهد عیسی با داستانی جدید بود. او آنقدر دقیق بود که امروز ما فقط این داستان جدید را می شناسیم و دیگر تعهد عیسی واقعی نیست. ما دیگر نمی توانیم تعهد واقعی عیسی را تصور کنیم. اما پولس نه تنها یک فریبکار باهوش بود بلکه او بنیانگذار درخشان دین نیز بود. و به همین ترتیب ، او به عنوان مثال ، قتل قضایی عیسی را در یک مرگ قربانی کم و بیش داوطلبانه عیسی برای نجات از لعنت ابدی در جهنم در یک زندگی پس از مرگ زمینی مجدداً تفسیر کرده است - همانطور که او از فرقه خاندان آتیس در وطن خود تارسوس نیز خبر داشت. ، پیروان بیت المقدس عیسی ، که هنوز عیسی واقعی و نگرانی او را بهتر می شناختند ، هرگز از عیسی واقعی نشنیده بودند و هرگز بی اعتماد به پولس را از دست ندادند. INT: خوب ، بیایید آنچه را که فکر می کنید تعهد مسیح واقعی بود و آنچه حداقل برای برخی از آن آزار دهنده بود ، بیش از پیش برویم. و هنوز هم برای خیلی ها آزار دهنده است. عیسی خیلی ساده به تعهدات خود در برابر "گناه ، در برابر منافقین ، برای عشق" دست زد و با این کار با مافیای نیمه جهانی روبرو شد. INT: چگونه ، در آن زمان مافیای نیمه جهانی وجود داشت؟ روابط عمومی: از كتاب مقدس می دانیم كه در آن زمان روسپی گری وجود داشته است ، حتی اگر روسپی تحت مجازات اعدام ممنوع باشد. و امروز در سراسر جهان یکسان است: اگر چیزی شبیه به این ، که برای آن یک نیاز بزرگ مانند فحشا وجود دارد ، تحت مجازات اعدام ممنوع است و هنوز هم وجود دارد ، پس باید افرادی نیز حضور داشته باشند که قدرت قانونی را ضرب و شتم کنند. که مقامات مسئول از نزدیک نگاه نمی کنند. البته پول و روابط خوبی هم درگیر است. و اگر همه اینها در مقیاس بزرگ اتفاق بیفتد ، در این صورت مافیایی وجود دارد که مسئولیت چنین چیزی را بر عهده دارد ، در مورد ما یک مافیای نیمه جهانی. در تمام دنیا یکسان است و به همین ترتیب در آن زمان با یقین کامل بود. INT: اما آیا همه اینها خیلی دور از ذهن نیست؟ من هرگز از آن نشنیده ام ، در کتاب مقدس چیزی درباره چنین مافیایی وجود ندارد؟ PR: من فکر می کنم شما فقط باید نگاهی دقیق تر به کتاب مقدس بیاندازید. من باید در اینجا به جزئیات بیشتری بپردازم: قبل از موعظه ، برای چسباندن به کلمه "خطبه" ، بعد از هر چیزی که اکنون توسط متکلمان شناخته شده پیدا شده است ، عیسی پیمانکار ساختمانی بود (حتماً حرفه وی مانند پدرش بود ، "زیمرمن" یک ترجمه اشتباه از کلمه یونانی "tékton" است) - در کل منطقه ، بنابراین به گفته "" در مونتاژ "، بنابراین به طور بی پروا نزدیک به خانواده در یک کارگاه نباشید. و همانطور که در مورد این کارها "در زمینه" انجام می شود ، عیسی نیز پس از کار با روسپی ها آشنا شد ، که کارگران به آنجا رفتند زیرا می خواستند چیزی بدست آورند. ما دقیقاً نمی دانیم که در اینجا بین عیسی و زنان چه اتفاقی افتاده است ، اما حداقل عیسی حتی با روسپی ها دوست بود و باید بین او و زنان صحبت هایی صورت می گرفت ، همچنین چرا آنها "چنین حرفه ای" را دنبال می کردند. و عیسی متوجه شده بود که چگونه زنان و دختران در خارج از ازدواج مورد سرزنش قرار می گرفتند ، حداقل در ابتدا با سوء استفاده از قوانین مربوط به مقاربت جنسی. مطابق این قوانین ، زنان به جرم زنا محکوم شده و در صورت گرفتار شدن توسط دو شاهد توسط قرمز ، به اعدام محکوم شدند. و اکنون این قانون توسط مردان بی رحمانه مطابق این شعار مورد سوءاستفاده قرار گرفته است: "یا شما با ما رابطه جنسی برقرار کرده اید یا به شما نشان می دهیم که شما را به دلیل داشتن رابطه جنسی با مردی که مال شما نیست ، گرفتار می کردیم. اکنون
که زنان راه راه موثقی برای دیگران ندیدند ، آنها
نیز فرصتی برای دفاع از خود با موفقیت نداشتند (چه
کسی اگر به دادگاه گفت و آنها را باور می کرد و در
غیر این صورت که هیچ چیزی ندارند) در این جهت "انجام
داده است؟) و می خواستند زندگی كنند ، آنها با آنچه
مردها می خواستند موافقت كردند - و این آغاز" شغلی
"مشكوك آنها به عنوان فاحشه بود - در وابستگی
روزافزون به این" مردان بی رحمانه "(وابستگی
روزافزون به این مردان مرد بیرحمانه). )
"عیسی و گناهکار" اثر
لوکاس کراناخ بزرگان Ä. (1473-1552). فکر می کنم
واضح است که نقاش در اینجا داستانی برای بخشش
نقاشی نکرده است بلکه یک داستان مجازات از محیط
نیمه جهانی است. زن جوان نیز طبق معیارهای امروز
بسیار زیبا است. و اگر به تصاویری که کرناچ
نقاشی کرده است نگاه کنیم ، زن به عنوان یک
روسپی در سایر نقاشی ها به نظر می رسد ، تا
آخرین جزئیات لباس و مدل موهایش. و مردانی که می
خواهند آنها را سنگسار کنند ، واقعاً شبیه
رسولان اخلاقی نیستند ، مانند مردانی که اخلاق
بهتری می خواهند ، اما بیشتر شبیه جنایتکاران
هستند. و این دو مرد در بالا سمت راست؟ من فکر
می کنم آنها مانند شهروندان تحصیل کرده معمولی
هستند و هیچ ارتباطی با آنچه در اینجا رخ می دهد
نیست.
ااما شما تخیل شکوفا دارید. کتاب مقدس چنین چیزی را نمی گوید.: اما شما تخیل شکوفا دارید. کتاب مقدس چنین چیزی را نمی گوید INT. روابط عمومی: و چگونه ، شما فقط باید داستان ضمیمه سوزانا زیبا را در ضمیمه کتاب دانیل بخوانید و داستان چگونه عیسی گناهکار را در جان 8 ذخیره می کند از منظر دیگری نسبت به کودک عادی جنسی که همیشه به شما یاد می دهد ، به هر حال ، آنچه من به آن رسیدم به مراتب بیشتر از داستانهای تولد باکره ، معجزات ، معاد و هر چیز دیگری که در کتاب مقدس درباره عیسی وجود دارد ، محتمل است. بنابراین فکر می کنم برخورد با زنان مانند آن تقریباً عادی بوده است. یک اشغال رومی اتفاق افتاد و سربازان تا 35 سالگی اجازه ازدواج نداشتند ، بنابراین به روسپی ها و تعداد کمی هم احتیاج داشتند. و احتمالاً حداقل در بین یهودیان حداقل مردانی بودند که بعضی اوقات به فاحشه احتیاج داشتند. و به روشی که در اینجا ارائه می شود ، "مردان بیرحمانه" به روسپی ها می آمدند. و اگر یکی از آنها می خواست از ماشین خارج شود یا کار دیگری از این دست انجام دهد ، "یک عمل تازه گرفتن" در آن قرار داده شد ، به طوری که یکی از آنها سنگسار شد ، همچنین به عنوان اخطار برای روسپیان دیگر. چنین اپیزودی در جان 8 گزارش شده است ، معمولاً داستانی بخشش از آن ساخته می شود ، اما چیزی در مورد بخشش وجود ندارد. INT: من می فهمم که این عیسی این آشفتگی جنایتکارانه "علیه گناه ، علیه منافقین و عشق واقعی" را آنگونه که شما می گویید ، افشا کرده بود و با آن او در آن زمان سیستم جنایتکارانه و مغرضانه را به هم ریخت ، و به همین دلیل مجبور شد برود قابل درک است ، و در آن زمان هنوز رسانه ای آزاد وجود نداشت که بتواند در اینجا مداخله کند ، در اینجا وینشتین و همسالانشان هنوز هم قدرت نامحدود خود را داشتند. بنابراین با شاهدان دروغ و اتهامات دروغین کار کرد. روابط عمومی: و مقامات نه تنها به اینجا نگاه نکرده اند ، بلکه آنها نیز با جدی گرفتن اعتقادات دروغین و اعتقاد به آنها و در صدور حکم اعدام وی ، به طور جدی در از بین بردن این عیسی شرکت کردند. INT: خوب یا نه ، آن زمان برمی گردد. و این برای ما امروز چه معنایی دارد؟ روابط عمومی: در آن زمان ، زنان و دختران بدون ازدواج روابط جنسی برقرار می کردند ، همانطور که همیشه شروع می شد ، "به دور" می رسید ، عمدتا از طریق باج خواهی. و امروز این کار از طریق دستکاری انجام می شود. INT: بنابراین اکنون من نمی دانم که در آن دختران در چنین چیزی دستکاری می شوند. آنها با این کار شروع می کنند زیرا آزاد شده اند - و این یک چیز خوب است. روابط عمومی: من یک بار به نقل از وب سایت خود که در اینترنت پیدا کرده بود ، با خواندن شرح حال یک روسپی گری مواجه شدم. و زن با من موافقت كرده بود كه من كسی هستم كه آن را واضح صحبت می كنم ، مسئله این است كه دختران به روشی اشتباه با اخلاق خود فرستاده می شوند و بنابراین روابط جنسی را بدون ازدواج شروع می كنند ، و بعضی دیگر به فحشا پایان دهید INT: اکنون نمی دانم که به عنوان مثال ، دختران با اخلاق ما در جهت اشتباه فرستاده می شوند. (شماره 4) (4) روابط عمومی: واقعاً اینطور نیست؟ به اصطلاح دستکاری ، مربوط به فرهنگ است ، بنابراین قابل توجه نیست. بنابراین همه ما از جوانی یاد می گیریم که شرم جنسی مظهر اخلاق جنسی است که باید حداقل "قسمت های خاصی از بدن" را از دیگران پنهان کنیم. و بنابراین ، جوانان و به ویژه دختران تقریباً درباره قوانین شرمسنجی تردید دارند. اما هیچ تحقیقی ، چه رسد به علمی ، وجود ندارد که شرم جنسی یک "ارزش تغذیه ای اخلاقی" واقعی داشته باشد ، تا بتواند از این طریق بگوید. آموزش شرم ، تعلیم و تربیت برای یک فانتوم خالی است. روابط جنسی همیشه به دلایل کاملاً متفاوت آغاز می شود ، اما هرگز به این دلیل که دختران به ویژه از برهنگی لذت نمی برند. و دختران به دلایل واقعی آماده نیستند ، بنابراین با آنها شروع کنید. INT: آیا واقعاً هیچ تحقیق درباره آنچه شما "ارزش غذایی اخلاقی شرم" نامیده اید وجود ندارد؟ حداقل: من هیچ چیزی نمی دانم. حتی آزمایش های حیوانی نیز وجود دارد که یکی برای گونه های پستاندار - و این ممکن است برای انسان نیز صدق کند ، زیرا ما نیز "پستانداران" هستیم - رفتارهای جنسی معمولی یا طبیعی را با لباس اشتباه می گیریم. در Geo 02/2015 در صفحه 128 یادداشتی وجود داشت كه محققان كانادایی به طور تصادفی چیزهای عجیب در موشها را مشاهده كرده بودند. محققان می خواستند رفتارهای جنسی موشها را مشاهده کنند و کاپشن های رنگی مختلفی را برای آنها متمایز کنند. و در برخی مقطع ، محققان مؤسسه برای تحقیق در مورد چیزهای مختلف دوباره به همان حیوانات کوچک احتیاج داشتند ، کت ها از مدت ها قبل برداشته شده و فراموش شده بودند. و آنها مشاهده كردند كه موشها به هيچ وجه "اشتهاي جنسي" ندارند. فقط هنگامی که آنها کت ها را به یاد آوردند و آنها را دوباره روشن کردند ، "اشتهای جنسی" دوباره ظاهر شد. INT: و محققان از این نتیجه چه نتیجه گیری کردند؟ لباس: لباس به عنوان یک طلسم عمل می کرد - و بدون این شرم آور ، رفتار جنسی طبیعی برای حیوانات آمیخته می شد. INT: آیا این بدان معنی است که لباس در بدن نیز دارای عملکرد جنسی است که باعث ایجاد رفتار طبیعی جنسی ما می شود؟ این بدان معنی است که ما همیشه باید عادی و برهنه راه برویم تا از نظر جنسی طبیعی باشند ... فکر می کنم این بسیار پوچ است. روابط عمومی: نه ، نه ، البته ما لازم نیست که به آن حد برویم. اگر مخفی کردن لباس دیگر "لوازم جانبی" برای مردم باشد و اگر کاملاً "بدون" باشیم جایی که معقول باشد کافی است. درست همانطور که در تابستان در بسیاری از مناطق در GDR طبیعی بوده است. با این حال ، باید در نظر بگیریم که لباس یک معیار اخلاقی است ، بنابراین باید بگوییم - و اگر دیگر آنجا نباشد ، اخلاق باید از جاهای دیگری بدست آید. انسان موجودی کاملاً اخلاقی به ویژه در مسائل جنسی است و به همین دلیل به یک اخلاقی نیز احتیاج دارد. و این اخلاق باید از روح ناشی شود ، یعنی از یک تعلیم و تربیت مناسب. با این حال ، نشان داده شده است که اقناع زیاد در اینجا در جوانان کمکی نمی کند. وقتی جوانان می خواهند تجربیات جنسی داشته باشند ، هیچ چیز نمی تواند جلوی آنها را بگیرد. روابط عمومی: من فکر می کنم که توضیح خیلی چیزها در اینجا بسیار زیاد است. به همین دلیل وب سایت خود را ساختم - و فکر می کنم همه چیز را به طور خلاصه و مختصر در فیلمنامه "پرونده جنایی عیسی مسیح" قرار داده ام و خوانندگان نیز برای من تأیید کرده اند که همه چیز خوانا است. برای مشکل یک تربیت ، به مقاله "تربیت یا همراهی" نیز مراجعه کنید. INT: این بدان معنی است که روابط جنسی فقط در ازدواج می تواند انجام شود به همین دلیل تضمین تک همسری. اما تحقیقات مدرن در رابطه با جنس ، در غیر این صورت می گوید که انسانها به طور طبیعی یکدست نیستند. PR: من این انتقال تحقیقات میمون را به انسانها نیز می شناسم. اما فکر می کنم علم در این مورد موافق نیست. بله ، اگر نرها این دیدگاه را داشته باشند ، بنابراین ، مانند نژاد میمون ، معتقدند که می توانند همانطور که می خواهند ، بر روی "ماده" پرش کنند. فقط تصور کنید چه مشکلی به دست می آورند. یا در مورد آن فکر کنید: اگر میمونها ناعادلانه هستند ، آنها شرم ندارند ، بدان معنی است که تبلیغ آنها با ماهیت حیوانات مطابقت دارد. اما وقتی مردم این رابطه جنسی حیوانات را تجربه می کنند ، نیاز به شرم دارند. این بدان معنی است که تمایلات جنسی حیوانات جنسی ما نیست. INT: بنابراین شما به تحقیقات جنسی مدرن فکر نمی کنید؟ روابط عمومی: دقیقاً یکسان است. آموزش جنسی مدرن به ویژه به دنبال حداکثر "مغالطه طبیعت گرایانه" است. یعنی اگر همه کاری را انجام دهند که خوب و درست باشد. اما این یک علم جدی نیست که چنین می کند. زیرا طبق این ماکزیمم ، آشویتس و تربلینکا درست و خوب می شدند - حداقل از دیدگاه نگهبانان ، زیرا این همان کاری بود که همه انجام دادند. از یک مقایسه مانند این می توانید بگویید که سکسولوژی مدرن گاهی اوقات واقعاً دچار مشکل می شود. INT: آیا این معادله "نظریه های مربوط به تک همسری" و "قتل مردم" یک چیز غیرعادی از آنچه در آشویتس اتفاق افتاده است نیست؟ روابط عمومی: البته من فکر نمی کنم که هر دو گاهی زندگی و مرگ و همچنین یک مرگ وحشتناک باشد. ما همچنین باید درمورد آن در دوران کورونا فکر کنیم: بشریت حدود 15 میلیون سال تکامل یافته است. و می توان فرض کرد که اپیدمی هایی مانند کرونا در این مدت بارها و بارها رخ داده است - و از این هم بدتر. از آنجا که در گذشته هیچ داروی مدرنی وجود نداشت که بتواند در هر مقطع بقا را برای همه فراهم کند و حتی برای کسانی که به طرز معنی داری رفتار نمی کردند ، آنهایی که از نظر بقا معنی دار عمل می کردند و به دیگران آلوده نمی شدند همیشه زنده مانده اند. و بسیاری از بیماریهای همه گیر خطرناک نه تنها از طریق غذاهای مشکل ساز و بهداشت ضعیف منتقل می شوند ، بلکه از طریق "نزدیکی ویژه" افرادی که "ناشناخته" هستند ، و مهمتر از همه از طریق غشاهای مخاطی ، یعنی از طریق تماسهای جنسی. سپس افراد (گروهها) کاملاً یکدست زنده مانده و به تکثیر خود ادامه دادند ، که خود را یکدست رفتار می کردند و به گرفتن شرکای دیگری که رفتار می کردند کاملاً تک همسوگی نیز ارزش داشتند. از این رو ، مذاهب دارای مقررات غذایی ، بهداشتی و اخلاقی دقیق - بسته به آنچه در آن زمان خطرناک تلقی می شد - بودند. یک آهنربای قوی برای مردم به یکدیگر عشق معنوی-معنوی بود که "برای همیشه" دوام می آورد. بنابراین اتفاق افتاد كه ما احتمالاً طبیعت مستعد ابتلا به یگانگی واقعی هستیم. INT: برای بازگشت به رستاخیز ، امروز مسئله را چگونه می بینید و برای حل آن تلاش می کنید؟ روابط عمومی: این در مورد تجدید انسان در اخلاق بالاتر و بدون محدودیت توسط مافیا و بدون دستکاری است ، چیزی شبیه به معاد است. و من فکر می کنم این تجدید برای جوانان نیز می تواند بسیار جذاب باشد و حتی می تواند سرگرم کننده باشد زیرا این با طبیعت آنها مطابقت دارد. من این موضوع را در وب سایت من www.michael-preuschoff.de شرح داده ام. همه می توانند به صورت رایگان و بدون ثبت نام به وب سایت مراجعه کنند. INT: اگر همه اینها با اخلاق جنسی بسیار آسان است ، چرا مذاهب این کار را نمی کنند ، تصور می شود که آنها همیشه برای اخلاق چنین هستند؟ روابط عمومی: خوب ، کمی فکر کنید! گذشته از همه ، مذاهب نیز شرکت های تجاری هستند. و چگونه می توانید تجارت بهتر را انجام دهید؟ اگر آنها به مؤمنان خود بیاموزند که چگونه یک اخلاق زیبا زندگی کنند ، یا اگر مومنانشان چنین اخلاق زیبایی ندارند و به همین دلیل اغلب زندگی در اینجا و اکنون کم و بیش را از دست می دهند و می توانند به آنها آرامش بخشیده و به آنها امید بدهند. زندگی بهتر بعد از مرگ؟ و چسبیدن به شرم بسیار اخلاقی به نظر می رسد ... INT: این فقط سرمایه داری نیست ، بلکه جنایتکار است. روابط عمومی: اکنون این را می گویید. INT: و جهان چه می تواند به نظر برسد که آرمانشهر شما است؟ من حک شده ای از عاج زیبا توسط مجسمه ساز بلژیکی چارلز ساموئل را نشان خواهم داد. برای من ، این دو رقصنده عاشق نیستند ، بلکه افرادی هستند که به سادگی با اخلاق بالایی زندگی می کنند و از زندگی لذت می برند. آنها این اخلاق را درونی کرده اند تا دیگر نیازی به پنهان کردن بدن خود نباشد. باز هم به وب سایت www.michael-preuschoff.de ، به ویژه نکته 1 "پرونده جنایی عیسی" مراجعه می کنم. چارلز
ساموئل (1862 - 1838) ، مدرسه بلژیک: "رقص"
و چیزی در مورد برهنگی: طبق عقاید ادیان ، دو نفر از جنسیت های مختلف باید دور هم جمع شوند و مادام العمر به یکدیگر وفادار باشند ، که هرگز قبل از رسیدن به یکدیگر ، یعنی قبل از ازدواج ، هرگز یکدیگر را کاملاً ندیده اند - زیرا برهنگی گناه است. چنین اخلاقی نمی تواند کارساز باشد! این به سادگی با یک وضعیت سالم انسانی مغایرت دارد. و چرا آنگاه توسط ادیان به جوانان تبلیغ می شود و نقض آن به عنوان گناه محکوم می شود؟ خیلی ساده: این یک ابزار سلطه است: در بعضی از مواقع مردم چنین اخلاقیاتی را نقض می کنند و همیشه "همه کارها" را انجام می دهند و سپس با آن مشکل دارند و وجدان مقصر دارند (در بعضی مواقع خواهد آمد!). و سپس آنها همچنین از عدم رفتن به بهشت پس از مرگ ، که ادیان نیز آن را تبلیغ می کنند ، می ترسند. بنابراین مذاهب نوید بخشش خدایی را می دهند ، که البته فقط در دین اجداد وجود دارد. همه اینها در این کانسپت کاملاً از دریا خارج شده است! البته ، اکنون می توانید تنه های حمام و بیکینی را نیز به دریا بیاندازید ، اما ابتدا باید روحیه واقعی داشته باشید! این بدان معناست که ، به ویژه جوانان باید بتوانند با یکدیگر صحبت کنند ، آنها باید عاقل باشند ، آنها باید بر اخلاق معمولی لباس شنا غلبه کنند. من فکر می کنم حتی این اتفاق افتاده است که آن دسته از جوانان که تک همسری واقعی را در زندگی خود دارند و بنابراین نمی خواهند قبل از ازدواج رابطه جنسی برقرار کنند ، چنان فشار درونی ایجاد می کنند که به طور خودکار می خواهند برهنگی را تمرین کنند ، به اصطلاح فقط در جایی که امکان پذیر است) و با آن سرگرم شوید. و اگر بدن خود را نیز مانند این مجسمه آموزش داده و کنترل کنید ، این فوق العاده نخواهد بود؟ و کتاب مقدس در این باره چه می گوید؟ طبق کتاب مقدس ، اجبار درونی برای پوشاندن حداقل "برخی از قسمت های بدن" ، به عبارت دیگر شرم ، نشانگر یک نفرین است - داستان آدم و حوا را از نزدیک بخوانید! و این نفرین وقتی م effectiveثر واقع می شود که ما به قواعد بازی تک همسری واقعی پایبند نمانیم و افرادی که به این قوانین پایبند نیستند ، به طور سرنوشت سازی ، آن را به فرزندان خود منتقل می کنند ، که در واقع هیچ ارتباطی با این نفرین ندارند داشتن. اما این همچنین بدان معنی است که اگر ما به قوانین تک همسری واقعی پایبند
باشیم که در زندگی فقط یک شریک جنسی داریم و می
خواهیم یکی داشته باشیم (به جز در مورد بیوه
بودن) ، می توانیم بر این نفرین غلبه کنیم.
INT: و این باید کار کند؟ روابط عمومی: من فکر می کنم که باید کار کند فقط به این دلیل که با ماهیت انسانی ما مطابقت دارد. و امروز در اینجا چیزهای زیادی وجود دارد که قبلاً غیرقابل تصور بود و بنابراین به سادگی امکان پذیر نیست - و هنوز هم در بسیاری از فرهنگ ها امروز امکان پذیر نیست. نگاهی دقیق تر بیندازید: تا همین اواخر به کودکان اجازه داده نشد که از رابطه جنسی چیزی بشناسند. از آنجا که این دانش به عنوان یک جنس جنسی زودرس بسیار مضر تلقی می شد ، که باعث می شود کودکان از بی گناهی کودک خود دزدی کنند و در نهایت آنها را به دنبال آنچه می دانند سوق دهند. بنابراین همه چیز مربوط به جنسی را تابو کنید! هرچه بچه ها نسبت به آن کمتر بدانند ، برای آنها بهتر است! اما حرفی برای گفتن بچه ها وجود دارد كه آنها نیز خیلی احمقانه رفتار نكنند و از طریق جهل ساده لوحانه ، هر پدوفیلی را برای انجام آنها جلب و تحریک كنند. بنابراین به آنها گفته شد که با شرم و نقض شرم حتی یک گناه است. از آنجا که حتی یک کودک به طور طبیعی یک موجودیت بسیار اخلاقی است و کودکان نیز اصرار دارند اخلاقی باشند ، این البته بچه ها بسیار مورد استقبال قرار گرفته اند ، بنابراین آنها شرمنده برهنه شدند. آنها همچنین نمی خواستند مرتکب گناهی شوند. علاوه بر این ، آنچه در بین پاها وجود دارد به هر حال منزجر کننده تلقی می شد. بنابراین ، ایستادگی و دشمنی وجود داشت (و هنوز هم وجود دارد) اما اخلاق واقعی نیست. INT: اما چه بد است که بچه ها شرمنده شوند؟ روابط عمومی: نتیجه همه اینها وقتی کودکان بزرگتر می شوند: از نظر ماهیت ما جنس مخالف به خصوص جالب توجه است یا در نهایت پدیدار می شود. و پس از آن چیزی باید باشد! از این گذشته ، ازدواج با کسی و ماندن با شخصی که قبلاً هرگز ندیده اید ، منطقی است. و از آنجا که نشان دادن و دیدن ، که به خودی خود کاملاً بی ضرر است ، اگر فقط آنرا درست انجام دهید ، بد قلمداد می شود و همچنین گناه است ، غیر از این نیست. هنجارهای اخلاقی آموخته شده و درونی شده اند و شما نمی خواهید آنها را نقض کنید. بله ، آنچه با مقاربت متفاوت است ، زیرا روزی باید به هر حال باشد ، زیرا این تنها راه بچه دار شدن است. بنابراین شما این کار را می کنید - و در عین حال می توانید سعی کنید واقعاً از چه کسی لذت ببرید ، چه کسی صحیح است و غیره. INT: اما به نوعی جوانان باید دریابند که چه کسی در کنار هم قرار دارد؟ روابط عمومی: بنابراین قطعاً با مقاربت رابطه ای ندارد. زیرا از فحشا می دانیم که به هر شکلی هر آلت تناسلی در هر مهبل قرار می گیرد. بنابراین این آزمایش کننده مقاربت به هیچ وجه دانش خاصی کسب نمی کند. این به این بستگی دارد که آیا ارگاسم کار می کند یا خیر. INT: درست است. و با همه کار نمی کند بنابراین ارگاسم را بدون نفوذ آزمایش کنید؟ چگونه باید این کار کرد؟ روابط عمومی: طبیعت حتی در اینجا فرصتی به ما داد. زیرا تمام سلولهای عصبی که مسئول ارگاسم در زنان هستند بر روی سطح اندامهای جنسی آنها قرار دارند. بنابراین آنچه بدون نفوذ ارگاسم اتفاق نمی افتد ، با نفوذ اتفاق نمی افتد. بنابراین نفوذ به هیچ وجه برای "آزمایش" ضروری نیست! در صورت تماس پوستی به آرامی لمس کردن یکدیگر کافی است ، یعنی در صورت تماس پوست با یکدیگر بهم وصل شوید به گونه ای که اندام تناسلی از یکدیگر فاصله داشته باشد. مهم است که یک دختر بدون ترس بتواند کاملاً سقوط کند. INT: همه خوب و خوب. اما چگونه باید آموزش و پرورش متفاوت عمل کند؟ وابط عمومی: امروز 8 ساله ها می دانند که رابطه جنسی چیست ، بنابراین می توانید بلافاصله به آنها "چیز درست" بگویید. اما هیچ چیزی از آن نوع که در آن است وجود ندارد. با این حال ، از آنجا که همه چیز مربوط به اخلاق جنسی امروز تا حدودی جای سوال دارد ، هیچ چیز در این راستا گفته نمی شود ، حداقل چیزی نیست تا بچه ها بدانند که در مورد چیست. بنابراین "ارزش اخلاقی تغذیه ای" آموزش شرم آور زیر سوال نمی رود. در مورد مذاهب ما نیز صحبت شده است. بنابراین این محکم و دشمنی است که جوانان نمی توانند بدن خود را به درستی اداره کنند و آنها همچنان شادی برهنگی را چیزی غیر اخلاقی می دانند. و وقتی جوانان ماجراهای جنسی را آغاز می کنند و از این طریق از هدف تک همسریگی دور می شوند ، "مقامات معنوی" همه ادیان و فرهنگ ها شانه های خود را جمع می کنند و می گویند که این است و مشکل زمان ما و بالاتر از همه است. گوشت انسان ضعیف ما (یا گناه اصلی) ، که علیه آن هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد. INT: این یک حمله مقدماتی به مذاهب است ، به این معنی که سرانجام مقصر این اشتباهات جنسی هستند. روابط عمومی: به جز دین یا نگرش بهتر به زندگی ، که احتمالاً این عیسی می خواست ، که او نیز به عنوان یک صنعتگر یک مرد عمل بود. INT: اما البته این مخفی نگه داشته شده است. در عوض ، هنوز هم این آیین که پولس ساخته است وجود دارد. روابط عمومی: البته ، "مقامات معنوی" به این نتیجه نمی رسند که عدم موفقیت اخلاق بالا ناشی از این سیستم ŕ la Paulus است. روش آموزش توصیف شده برای شرم ، تحریف کاملی است ، که اخلاقی نیست ، بلکه اخلاقی شبه و اخلاق واقعی است. بنابراین می توان گفت که هرچند آموزش شرم بسیار اخلاقی به نظر می رسد ، اما در هدف رسیدن به اخلاق تک همسری واقعی کاملاً ضد بارور است. در این مفهوم اکنون باید این سؤال مطرح شود که کلیسا به دهکده باز می گردد و عیسی واقعی که به کلیسا می آید و اینکه اخلاق تک همسری واقعی صریحاً خواسته می شود! بنابراین هدف این است که فرزندان ما یاد بگیرند که قبل از ازدواج یا با شخصی غیر از همسرشان آنچه را که به ازدواج تعلق دارد انجام دهند (یعنی مقاربت جنسی) انجام ندهند و آنچه انجام می دهند می توانند لذت بی ضرر و حتی آسمانی باشند. درست آن را انجام دهید در عین حال ، آنها می توانند خیلی خوب یاد بگیرند که چه کسی برای آنها مناسب است - با اجرای یک رقص پیچیده مانند در این عکس ، تشخیص دهند. و اگر کسی متناسب نیست ، گفتن "خداحافظ" و "خداحافظ" مشکلی نیست ، این هیچ چیز نبود! INT: و شرم چیست؟ PR: کاملاً ساده: گذشته از این واقعیت که فقط امنیت فریب دهنده ای را فراهم می کند ، شرم یک اخلاق جایگزین است که ما به آن احتیاج داریم زیرا ما مطابق با تک همسری دقیق که قرار است بخواهیم عمل نمی کنیم. اتفاقاً در کلیسای اولیه وقتی چنین غسل تعمید برهنه بودند ، چنین "گشودگی" وجود داشت ، اما خیلی زود این گشودگی "فراموش شد". البته: مسئله این است که اکثر بزرگسالان هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده اند و نمی توانند همه اینها را تصور کنند ، که این کار می کند و یک اخلاق تک همسری واقعی چقدر خوب است و اگر تنها بر این اساس اطلاع داده می شود ... روابط عمومی: اما شما می توانید در مورد آن کاری انجام دهید! و یک چیز دیگر: من به عنوان معلم فعال که به من سؤال می شود عادت کرده ام. من می خواهم این را حفظ کنم: خوانندگان شما همچنین می توانند از طریق ایمیل از من سؤال کنند. اگر تعداد زیادی وجود داشته باشد ، ما یک راه حل پیدا خواهیم کرد. INT: از مصاحبه متشکرم ایمیل: basistext $ $ $ gmx.de مایکل پرووشوف تلفن: 004915732398365 اما در پایان چیزی در مورد "برهنگی و جوانان". به وب سایت https://www.gutefrage.net/frage/mit-jungs-duschen#answer-228012406 نگاهی بیندازید تا ببینید که چقدر جوانان زیبا می توانند در اینجا بحث کنند - و گاهی رفتارهای خیلی طبیعی دارند! همچنین آموزش یا همراهی کنید! و از آنجایی که من از طرف آلمانی هیچ واکنشی نشان نمی دهم ، یک بار این مصاحبه را به زبان های دیگر با گوگل ترجمه کردم و در اینترنت قرار دادم. شاید چینی ها و هندی ها و آفریقایی ها علاقه مند باشند؟ بنابراین در اینجا زبانها وجود دارد: انگلیسی ، Anglicus/engl., Galli, Hispanica, Lusitani/port., Danica, Hungarian, Indonesiaca, Crovatica, Germanico, Turkish, Latina, Seres/chin., Iaponica, Arabica, Moravica/slowak., Persici, Polonia, Russian, Vietnamica, Graecae, Bulgarica, Hebrew, Ucraina, Fennica/finn., Italiae, Thai, Romanian, Prohibeo/Hindi, Coreanica, batavi/niederld., Norwegian, Esperanto, Singhalese, Cebuano, Swedish, |